دیکشنری
داستان آبیدیک
Soft Shell
sɑft ʃɛl
فارسی
1
عمومی
::
دارای، (soft shelled) دارای پوسته ترد وشكننده
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
SOFT HEADED
SOFT HEARTED
SOFT IN THE HEAD
SOFT INFORMATION
SOFT JOB
SOFT LAWS
SOFT LOAN
SOFT MONEY
SOFT ON
SOFT PALATE
SOFT PEDAL
SOFT POWER
SOFT PROPAGANDA
SOFT ROE
SOFT SELL
SOFT SHELL
SOFT SHELLED
SOFT SKILL
'SOFT SKINNED' WHEELED VEHICLES
SOFT SOAP
SOFT SPOKEN
SOFT SPOT
SOFT SWITCHING
SOFT THRESHOLDING
SOFT TISSUE MANAGEMENT
SOFT TOUCH
SOFTBALL
SOFTCOVER WRAPS
SOFTEN
SOFTEN STANCE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید